برنامه صعود به قله دماوند پنج شنبه 31 شهریور ساعت سه بامداد با حركت به سمت پلورآغاز كردیم .

مجید پارسایی اومد دنبال من و از خونه ما رفتیم زیر پل ستارخان از اونجا شنتیا ربانی و عنایت دهاقین به ما ملحق شدند .

ترافیك نداشتیم و قبل از 6 صبح به پلور رسیدیم.

آقای ثابت باهاش تماس گرفتم قبلش هم رفتیم برای خرید آب معدنی و نوشابه و چند مزمز

ماشین تو خونه آقای ثابت پارك كردیم و از اونجا راهی جبهه غربی شدیم مسیر غربی از سمت دریاچه لار هست.

اونجا ایست بازرسی داره و محیط بان ها مانع ورود ما شدند پس نتونستیم از جبهه غربی بریم و باید تصمیم می گرفتیم كه از جبهه جنوبی بریم یا شمال شرقی؟

تصمیم بر این شد كه از جبهه جنوبی صعود داشته باشیم .

ثابت ما رو تا گوسفند سرا برد و از اونجا هم بعد از دادن كوله ها برای حمل با قاطر حركت خودمون به سمت بارگاه سوم آغاز كردیم...

به مسئول باربری گفتم بارمان رو زودتر بفرسته اما اون گفت باید بارها جمع بشه و ساعت12:30بارها به دستتون می رسه.

من با شنتیا صحبت كرده بودم كه اگه بتونیم یك روزه صعود كنیم و همه چیز به سرعت ما و اومدن كوله ها بستگی داشت.

ساعت حدود 10:30 بود كه ما سه ساعته به بارگاه سوم رسیدیم .

كوله ها سر وقت نرسید و صعود یك روزه امكان پذیر نشد.كما اینكه حال و احوال سایر اعضای تیم هم صعود یك روزه رو اجازه نمی داد.

بارگاه خلوت بود و ما احتیاج به چادر نداشتیم رفتیم و 4تا تخت رو غرق كردیم...

مجید سرش درد می كرد و این سر درد ادامه دار بود نهار خوردیم و بعد از كمی استراحت برای هم هوایی به بیرون زدیم یك ساعتی صعود كردیم و بعد از نیم ساعت توقف به بارگاه برگشتیم

هوا كم كم داشت تاریك می شد ما خیلی زود شام خوردیم و خوابیدیم

ساعت از نیمه شب گذشته بود كه بیدار شدیم كوله ها رو جمع كردیم و وسایل اضافه رو تو پناهگاه باقی گذاشتیم و سر ساعت سه حركت كردیم.

شیب تند بود اما سرعت تیم ما خوب بود یك به یك گروه ها را پشت سر گذاشتیم .

من و عنایت یك كوله داشتیم وسایل خودمون تو یك كوله گذاشته بودیم و قرار بود كه تو راه جابجا كنیم اما عنایت وضعیت خوبی نداشت و در ارتفاع 4850 دیگه نتونست ادامه بده و با مسئول فنی و راهنمای گروه مسیر بازگشت رو انتخاب كردند.

شنتیا گفت من و مجید حركت به سمت قله رو ادامه بدیم گفت هدف اینه كه گروه صعود كنه و پرچم كانون و پیام گروه بر فراز قله به احتزار در بیاد. با شنتیا و عنایت خداحافظی كردیم به قله زدیم.

رفتیم تا ارتفاع 5000 بعد از آبشار دوقلو روی یال استراحتی كوتاه داشتیم.

دستكش ها رو دو پوش كردیم و كمی آب جوش نوشیدیم و باز به حركت خودمون ادامه دادیم.

هوا بسیار سرد بود طوری كه دستكش های من جوابگو نبود اما باید تحمل می كردم.

باز با حركت و تمركز بر ردی گام ها دست ها هم گرم شد به راه ادامه می دادیم هوا سردتر و سرد تر می شد هوا ابری و مه آلود بود كم كم به گرده نزدیك می شدیم از روی گرده با تلاش بسیار عبور كردیم. تا قله كم تر از یك ساعت زمان بود اما نفس ها به شماره افتاده بود با گام های كوتاه و نفس نفس زنان خودمون به قله نزدیك كردیم بوی گوگرد بیشتر و بیشتر می شد اما هدف ما رسیدن به قله بود پس گام ها را مصمم تر برداشتیم و ساعت 8 به بام ایران قله دماوند رسیدیم.

صعود گروه كوهنوردی كانون وكلای دادگستری مركز در ساعت 8 بامداد اول مهرماه 1402 اتفاق افتاد.

كانون وكلا به صلابت كوه.

ساعت 8:20آهنگ بازگشت را پیشه كردیم و از یك مسیر شن اسكی باسرعت بالا به سمت بارگاه به راه افتادیم و نزدیك ساعت 11 بود كه به بارگاه سوم رسیدیم.

یك ساعتی استراحت كردیم و از آنجا به سمت گوسفندسرا راهی شدیم.

قبل از ساعت 4 به گوسفندسرا رسیدیم و از آنجا هم با پاترول به پلور بازگشتیم و این بود صعود و فرود ما به قله دماوند با گروه كوهنوردی كانون و كلای دادگستری مركز

میثم شفیعی- اول مهر 1401